توبه

خداوند همیشه رحمان و رحیم است

قصد دارم يه فيلتر شكن فوقالعاده و بسيار قوي كه 1000000000000000000برابر بهتر ازproxyوultra suftهستش رو بهتون معرفي كنم.5 فيلتر شكن جديد با سابقه 1400ساله.

البته سرعت و قدرتشون بستگي به شماداره.

و حالا ميرسيم به معرفي.فقط كافيه  چند نرم افزار و سخت افزار زير رو رو خودتون نصب كنيد؟!:

1-نماز

2-قرآن

3-محبت اهل بيت

4-گريه ها وتوبه هاي شبانه

5-تسبيه در دست و ذكر بر زبان و ياد معبود در دل.

وبه طور كلي در ظاهر مسلمان و در دل مؤمن شدن.

نوشته شده در جمعه 11 فروردين 1391برچسب:,ساعت 16:6 توسط علي قاسمي| |

توبه مرد اهنگر

: لاینل واترمن، داستان آهنگری را می گوید که پس از گذراندن جوانی پر شر و شور تصمیم گرفت روحش را وقف خدا کند. سال ها با علاقه کار کرد، به دیگران نیکی کرد، اما با تمام پرهیزگاری، چیزی درست به نظر نمی آمد. حتی مشکلاتش مدام بیشتر می شد.
یک روز عصر، دوستی که به دیدنش آمده بود، از وضعیت دشوارش مطلع شد. گفت: "واقعاً عجیب است، درست بعد از اینکه تصمیم گرفتی مرد خداترسی شوی، زندگیت بد تر شده. نمی خواهم ایمانت را ضعیف کنم، اما با وجود تمام تلاش هایت در مسیر روحانی، هیچ چیز بهتر نشده".
آهنگر بلافاصله پاسخ نداد. او هم بارها همین فکر را کرده بود و نفهمیده بود چه بر سر زندگی اش آمده. اما نمی خواست دوستش را بی پاسخ بگذارد، شروع کرد به حرف زدن، و سرانجام پاسخی را که می خواست یافت.

این پاسخ آهنگر بود: "در این کارگاه، فولاد خام برایم می آورند و باید از آن شمشیری بسازم. می دانی چطور این کار را می کنم؟ اول تکه فولاد را به اندازه جهنم حرارت می دهم تا سرخ شود. بعد با بی رحمی، سنگین ترین پتک را بر می دارم و پشت سر هم به آن ضربه می زنم، تا اینکه فولاد، شکلی را بگیرد که می خواهم. بعد آن را در تشت آب سرد فرو می کنم، و تمام این کارگاه را بخار آب می گیرد. فولاد به خاطر این تغییر ناگهانی دما، ناله می کند و رنج می برد. باید این کار را آنقدر تکرار کنم تا به شمشیر مورد نظرم دست یابم. یک بار کافی نیست."



آهنگر مدتی سکوت کرد، سیگاری روشن کرد و ادامه داد: "گاهی فولادی که به دستم می رسد، نمی تواند تاب این عمل را بیاورد. حرارت، ضربات پتک و آب سرد، تمامش را ترک می اندازد. می دانم از این فولاد هرگز تیغه شمشیر مناسبی در نخواهد آمد."

باز مکث کرد و بعد ادامه داد: "می دانم که خدا دارد مرا در آتش رنج فرو می برد. ضربات پتکی را که زندگی بر من وارد کرده پذیرفته ام و گاهی به شدت احساس سرما می کنم انگار فولادی باشم که از آبدیده شدن رنج می برد. اما تنها چیزی که می خواهم این است:

خدای من!
از کارت دست نکش تا شکلی را که تو می خواهی، به خود بگیرم.
با هر روشی که می پسندی، ادامه بده.
هر مدت که لازم است، ادامه بده،
اما هرگز مرا به کوه فولادهای بی فایده پرتاب نکن."
نوشته شده در پنج شنبه 10 فروردين 1391برچسب:,ساعت 22:59 توسط علي قاسمي| |

 

توبه ، ارکان و شرايط آن
هفدهمين حديث از چهل حديث امام خميني (ره) درباره توبه، ارکان و شرايط توبه و توبه نصوح مي باشد که با روايتي از امام صادق عليه السلام آغاز مي گردد:

معاوية بن وهب گفت: از امام صادق عليه السلام شنيدم که فرمودند: " وقتي که بنده اي توبه خالص کند، خداوند دوستدار او شود، پس در دنيا و آخرت بر او بپوشاند. از حضرت سوال کردم: چگونه خداوند بر او بپوشاند؟ حضرت فرمودند: (خدا) دو فرشته اي که گناهان او را نوشته اند به فراموشي اندازد و به سوي اعضاي او وحي کند که گناهان او را بپوشانيد و به سوي بقعه هاي زمين وحي فرستد که گناهاني را که بر شما انجام مي داد، بپوشانيد پس [ در اين حال توبه] خداوند را ملاقات کند و زماني که او را ملاقات مي نمايد چيزي که عليه او به ارتکاب گناه شهادت بدهد، وجود ندارد."


ادامه مطلب
نوشته شده در پنج شنبه 10 فروردين 1391برچسب:,ساعت 22:57 توسط علي قاسمي| |

 

احاديث مربوط به توبه

مَن حَبَسَ عَن اَخيهِ المُسلِمِ شَيئا مِن حَقِّهِ حَرَّمَ اللّه‏ُ عَلَيهِ بَرَكَةَ الرِّزقِ اِلاّ اَن يَتوبَ؛

هر كس چيزى از حقّ برادر مسلمان خود را نگه دارد [و به او ندهد]، خداوند، بركت روزى را بر او حرام مى‏كند، مگر آن كه توبه كند [و جبران نمايد].

(من لايحضره الفقيه، ج 4، ص 15، ح 4968)

حديث (2) رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
اَلتَّوبَةُ حَسَنٌ وَ لكِن فِى الشَّبابِ اَحسَنُ ؛

توبه زيباست، ولى از جوان زيباتر .

(كنز العمّال، ح 43542)

حديث (3) رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
اَمّا عَلامَةُ التّائِبِ فَاَربَعَةٌ: اَلنَّصيحَةُ لِلّهِ فى عَمَلِهِ وَ تَركُ الباطِلِ وَ لُزومُ الحَقِّ وَ الحِرصُ عَلَى الخَيرِ ؛
نشانه توبه كننده چهار است: عمل خالصانه براى خدا، رها كردن باطل، پايبندى به حق و حريص بودن بر كار خير.

(تحف العقول، ص 20)

حديث (4) رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
يا عَلىُّ إذا لَم يَكُنِ العالِمُ تَقيّا تائِبا زَلَّت مَوعِظَتُهُ عَن قُلُوبِ النّاسِ كَما تَزِلُّ القَطرَةُ عَن بَيضَةِ النَّعامَةِ وَالصَّفا؛
يا على هرگاه عالِم با تقوا و توبه كار نباشد، موعظه اش از دل مردم مى لغزد همچنانكه قطره آب از روى تخم شتر مرغ و سنگ صاف مى لغزد.

(ميراث حديث، ج2، ص29، ح81)

حديث (5) رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
مَن لايَرحَم لايُرحَم وَمَن لايَغفِر لايُغفَر لَهُ وَمَن لايَتُب لايَتوبُ اللّه‏ُ عَلَيهِ؛
هر كس رحم نكند به او رحم نشود، هر كس نبخشد بخشيده نشود و هر كس پوزش را نپذيرد، خداوند پوزش و توبه او را نخواهد پذيرفت.

(غررالحكم، ج2، ص438، ح3201)

حديث (6) رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
لا تَمَنَّوا هَلاكَ شَبابِكُم وَ اِن كانَ فيهِم غَرامٌ ، فَاِنَّهُم عَلى ما كانَ فيهِم عَلى خِلالٍ ، اِمّا اَن يَتوبوا فَيَـتوبَ اللّه‏ُ عَلَيهِم ، وَ اِمّا اَن تُرديَهُمُ الفاتُ ، اِمّا عَدُوّا فَيُقاتِلوهُ ، وَ اِمّا حَريقا فَيُطفِئوهُ وَ اِمّا ماءً فَيَسُدُّوهُ ؛

نابودى جوانانتان را آرزو نكنيد ، گرچه بدى‏هاى بسيار در آنان باشد، زيرا آنان با آن بدى‏ها چند دسته‏اند : يا توبه مى‏كنند و خداوند هم توبه آنان را مى‏پذيرد و يا اين‏كه آفت‏ها ، آنان را از پاى درمى آورد و يا با دشمنى مى‏جنگند، يا آتش‏سوزى را، خاموش مى‏نمايند و يا سيلى را سد مى‏كنند.

(حلية الأولياء، ج 5، ص 119)

حديث (7) امام على عليه‏السلام :
اَلْمُؤْمِنُ مُنيبٌ مُستَغْفِرٌ تَوَّابٌ، اَلْمُنافِقُ مَكُورٌ مُضِرٌّ مُرتابٌ؛

مؤمن بازگشت كننده به خدا، آمرزش خواه و توبه كننده است و منافق نيرنگباز، زيانبار و شكّاك.

(غررالحكم، ح 1288 و 1289)

حديث (8) پيامبر صلى الله‏ عليه ‏و ‏آله :
اَبَى اللّه‏ُ لِصاحِبِ الْخُلْقِ السَّيِّى‏ءِ بِالتَّوبَةِ. فَقيلَ: يا رَسول اللّه‏ِ، وَ كَيْفَ ذلِكَ؟ قالَ: لاَِنـَّهُ اِذا تابَ مِنْ ذَنـْبٍ وَقَعَ فى اَعْظَمَ مِنَ الذَّنـْبِ الّذى تابَ مِنْهُ؛

خداوند از آدم بد اخلاق توبه نمى‏پذيرد. عرض شد: اى رسول خدا، چرا؟ فرمودند: چون هرگاه از گناهى توبه كند در ورطه گناهى بدتر از آن كه توبه كرده است مى‏افتد.

(بحارالأنوار، ج 73، ص 299، ح 12)

حديث (9) پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله :
اَلْعَدْلُ حَسَنٌ وَلكِنْ فِى الاُْمَراءِ اَحْسَنُ، وَ السَّخاءُ حَسَنٌ وَلكِنْ فِى الاَْغْنياءِ اَحْسَنُ، اَلْوَرَعُ حَسَنٌ وَلكِنْ فِى الْعُلَماءِ اَحْسَنُ، اَلصَّبْرُ حَسَنٌ وَلكِنْ فِى الْفُقَراءِ اَحْسَنُ، اَلتَّوبَةُ حَسَنٌ وَلكِنْ فِى الشَّبابِ اَحْسَنُ، اَلْحَياءُ حَسَنٌ وَلكِنْ فِى النِّساءِ اَحْسَنُ؛

عدالت نيكو است اما از دولت مردان نيكوتر، سخاوت نيكو است اما از ثروتمندان نيكوتر؛ تقوا نيكو است اما از علما نيكوتر؛ صبر نيكو است اما از فقرا نيكوتر، توبه نيكو است اما از جوانان نيكوتر و حيا نيكو است اما از زنان نيكوتر.

(نهج الفصاحه، ح 2006)

حديث (10) امام علي عليه‏السلام :
تَرکُ الذَّنبِ أهوَنُ مِن طَلَبِ التّوبَة.
گناه نکردن آسان تر از طلب توبه است.

(کافي، ج8، ص384)

حديث (11) امام علي عليه‏السلام :
نَحنُ نُريدُ ألاّ نَموتَ حَتَّي نَتوبَ، وَ نَحنُ لانَتوبُ حَتَّي نَموتَ.
قصد ما اين است که نميريم تا توبه کنيم، ولي توبه نمي کنيم تا اينکه مي ميريم

(شرح ابن ابي الحديد ج 20 ص329)

حديث (12) امام باقر عليه‏السلام :
کَفَي بالنَّدَم تَوبَهً؛

پشيماني از گناه براي توبه کافي است.

(جهاد النفس، ح 770)

حديث (13) پيامبر اکرم (ص) :
أللهُ أفرَحُ بِتَوبَةِ العَبدِ مِنَ العَقيمِ الوالِدِ وَ مِنَ الضّالِّ الواجِدِ.
خداوند از توبه بنده اش بيش از عقيمي که صاحب فرزند شود و گم کرده اي که گمشده اش را پيدا مي کند خوشحال مي شود.

..

نوشته شده در پنج شنبه 10 فروردين 1391برچسب:,ساعت 22:56 توسط علي قاسمي| |

 

حقيقت توبه

مفهوم و اركان توبه :

حقيقت توبه داراي سه ركن است :
اول ، علم به معناي شناخت اهميت زيان هاي ناشي از گناهان و درك اين كه هر گناهي ، حجاب ميان بنده و خدا است. هنگامي كه بنده اين حقيقت را به خوبي بفهمد ، حالتي در او به وجود مي آيد كه ركن دوم توبه به شمار مي رود و به موجب آن قلب او به دليل از دست دادن محبوب خود ناراحت مي شود اما ركن سوم توبه آنجاست كه مي داند عمل او سبب از دست دادن محبوب واقعي شده است. از اين رو در صدد جبران آن برمي آيد. بعضي از علماي اخلاق از اين حالات سه گانه به انقلاب روحي تعبير مي كنند و مي گويند توبه بروز نوعي دگرگوني در روح و جان آدمي است كه او را وادار به تجديدنظر در برنامه هاي خود مي كند. خداوند در قرآن از اين تغيير حالت كه بازتاب اجتماعي نيز خواهد داشت به «تغيير دروني» ياد مي كند؛ (يغير ما في انفسهم) (1)

بزرگ مربي اخلاق حضرت امام خميني (ره) مي فرمايند : «حقيقت توبه رجوع از احكام و تبعات طبيعت ، به سوي احكام روحانيت و فطرت است، چنانچه حقيقت انابه، رجوع از فطرت است و روحانيت، به سوي خدا و سفر كردن و مهاجرت كردن از بيت نفس به سرمنزل مقصود. پس منزل توبه، مقدم بر منازل انابه است» (2)


ادامه مطلب
نوشته شده در پنج شنبه 10 فروردين 1391برچسب:,ساعت 22:54 توسط علي قاسمي| |

 

تحليل رواني توبه

توبه يعني چه؟ ماهيت توبه از نظر رواني براي انسان چه حالتي است و از نظر معنوي براي انسان چه اثري دارد؟ در نظر بسياري از ما توبه يك امر بسيار ساده اي است، هيچوقت به اين فكر نيفتاده ايم كه توبه را از نظر رواني تحليل بكنيم. اساسا توبه يكي از مشخصات انسان نسبت به حيوانات است، يعني انسان بسياري مميزات و مشخصات و كمالات و استعدادهاي عالي دارد كه هيچكدام از آنها در حيوانات وجود ندارد. يكي از اين استعدادهاي عالي در انسان، همين مسئله توبه است.

حقيقت توبه:
" توبه " بمعني اين نيست كه ما لفظ استغفرالله ربي و اتوب اليه را به زبان جاري كنيم، از مقوله لفظ نيست.
توبه يك حالت رواني و روحي و بلكه يك انقلاب روحي در انسان است كه لفظ استغفرالله ربي و اتوب اليه بيان اين حالت است، نه خود حالت، نه خود توبه، مثل بسياري از چيزهاي ديگر كه در آنها لفظ، خودش، آن حقيقت نيست بلكه مبين آن حقيقت است.
اينكه ما روزي چندين بار مي گوئيم استغفرالله ربي و اتوب اليه نبايد خيال بكنيم كه روزي چند بار توبه مي كنيم. ما اگر روزي يك بار توبه واقعي بكنيم، مسلما مراحل و منازلي از قرب به پروردگار را تحصيل مي كنيم.

تفاوتي ميان جمادات و نباتات و حيوانات وجود دارد و آن اين است كه جمادات اين استعداد را ندارند كه در مسيري كه حركت مي كنند، خودشان از درون خودشان تغيير مسير و تغيير جهت بدهند، مثل حركتي كه زمين به دور خورشيد يا بدور خودش دارد، يا حركاتي كه همه ستارگان در مدار خودشان دارند، يا حركت سنگي كه از ارتفاع رها مي شود و بطرف زمين مي آيد.
اين مسلم و قطعي است، يعني سنگي را كه شما رها مي كنيد و در يك مسير معين حركت مي كند، در همان مسير و در همان جهت به حركت خودش ادامه مي دهد، تغيير مسير و تغيير جهت از ناحيه درون اين سنگ امكان پذير نيست عاملي بايد از خارج پيدا بشود تا مسير اين سنگ و اين جماد را تغيير دهد، حال اين عامل مي خواهد مجسم باشد و يا از قبيل يك موج باشد. مثلا " آپلو " يا " لونا " را كه به فضا مي فرستند، از درون خودش هرگز تغيير مسير نمي دهد.
مگر اينكه از خارج هدايتش بكنند كه تغيير مسير بدهد. ولي موجودات زنده از قبيل نباتات و حيوانات اين استعداد را دارند كه از درون خودشان تغيير مسير بدهند، يعني اگر به شرائطي برخورد كنند كه با ادامه حيات آنها سازگار نباشد تغيير مسير مي دهند.

اما در مورد حيوانات بسيار واضح است، مثلا يك گوسفند يا يك كبوتر و يا حتي يك مگس وقتي حركت مي كند، همينقدر كه مواجه مي شود با يك مشكل، فورا مسير خودش را تغيير مي دهد و حتي ممكن است يك گردش صد و هشتاد درجه اي هم بكند، يعني درست درخلاف جهت حركت اولي خودش حركت بكند.
حتي نباتات هم اينطور هستند، يعني گياهان هم در يك شرايط و حدود معين از درون خودشان خود را هدايت مي كنند، مسير خود را تغيير مي دهند. ريشه يك درخت كه در زير زمين حركت مي كند و به سويي مي رود، اگر به صخره اي برخورد كند، حالا رسيده يا نرسيده، خودش مسيرش را عوض مي كند. همين قدر كه بفهمد كه جاي رفتن نيست و راهي ندارد، مسيرش را تغيير مي دهد. بديهي است كه انسان هم تا اين حدود مثل گياه و حيوان است، يعني تغيير مسير مي دهد.
توبه براي انسان تغيير مسير دادن است اما نه تغيير مسير دادن ساده از قبيل تغيير مسيري كه گياه مي دهد و يا تغيير مسيري كه حيوان مي دهد بلكه يك نوع تغيير مسيري كه مخصوص خود انسان است و از نظر رواني و روحي كاملا ارزش تحليل و بررسي و رسيدگي دارد.

" توبه " عبارتست از يك نوع انقلاب دروني، نوعي قيام، نوعي انقلاب از ناحيه خود انسان عليه خود انسان. از اين جهت، از مختصات انسان است. گياه تغيير مسير مي دهد ولي عليه خودش قيام نمي كند، نمي تواند قيام بكند، اين استعداد را ندارد. همان طوري كه ميان گياه و جماد اين تفاوت هست كه جماد از درون خود براي بقاي خويش تغيير مسير نمي دهد و اين استعداد شگفت در نبات هست (در حيوان هم هست)، در انسان استعداد شگفت انگيزتري هست و آن اينكه از درون خودش بر عليه خودش قيام مي كند. عليه خودش انقلاب مي كند، واقعا انقلاب مي كند، و قيام و انقلاب از دو موجود مختلف و متباين مانعي ندارد، مثلا در كشوري، عده اي زمام امور را در دست دارند، بعد عده ديگري عليه آنها قيام و انقلاب مي كنند.
خوب، اين مانعي ندارد، آنها افراد و اشخاصي هستند و اينها افراد و اشخاص ديگري. آنها به اينها ظلم و ستم كرده اند، اينها را ناراضي و عاصي كرده اند، سبب عصيان و انقلاب اينها شده اند، يكمرتبه اينها انقلاب مي كنند و زمام كار را از دست طرف مقابل مي گيرند و خودشان در جاي آنها قرار مي گيرند.
اين مانعي ندارد، ولي اينكه در داخل وجود يك شخص قيام و انقلاب بشود. انسان خودش عليه خودش قيام بكند، چگونه است؟ مگر مي شود يك شخص خودش عليه خودش قيام بكند؟ بله مي شود.

نوشته شده در پنج شنبه 10 فروردين 1391برچسب:,ساعت 22:52 توسط علي قاسمي| |

توبه

توبه در لغت به معناي رجوع و بازگشت است. بازگشت در امور فيزيکي معناي روشني دارد، يعني اين که انسان راهي را برود و سپس آن راه را بر گردد، اما در امور نفساني و قلبي هم توبه معناي خاص خود را دارد، توبه يعني روح و نفس انسان که مدتي از حيات خود را با يک سري از صفات و خصلت ها گذرانده و سپري کرده و با آن ها همدم بوده است، به دليل يک انقلاب و تحول دروني آن ها را ترک کند و بر گردد.


ادامه مطلب
نوشته شده در پنج شنبه 10 فروردين 1391برچسب:,ساعت 14:40 توسط علي قاسمي| |

نماز استغفار و توبه
نماز استغفار
رسول خدا (ص) فرمود : چون روزيت كم شود و كارت به پراكندگي گرايد، حاجتت را به درگاه حق ببر و نماز استغفار را ترك مكن و نماز استغفار دو ركعت است. در هر ركعت حمد و سوره قدر را بخوان و بعد از قرائت، 15 بار بگو «استغفرالله» و بعد به ركوع كه رفتي آن را ده بار بگو ومثل نماز جعفر ، نماز را تمام كن كه همه كارهايت ان شاء الله به اصلاح آيد.[1]
نماز توبه
حضرت ختمي مرتبت (ص) روز يكشنبه دوم ذي القعده بيرون تشريف آورده فرمودند: ايّها الناس! كدام يك از شما اراده توبه كرده است ؟ عرض كردند : همه ما مي خواهيم توبه نماييم . فرمود : غسل كنيد و وضو بگيريد و چهار ركعت نماز و در هر ركعت يك مرتبه سوره حمد و سه مرتبه سوره توحيد و يك مرتبه معوذتين ( سوره هاي فلق و ناس ) بخوانيد و بعد از نماز هفتاد مرتبه استغفار و ختم به «لا حول و لا قوه الا بالله العلي العظيم» بكنيد و بعد از آن بگوييد: «يا عزيز يا غفار اغفر لي ذنوبي وذنوب جميع المومنين و المؤمنات فانه يغفر الذنوب الا انت».
و فرمود: نيست هيچ بنده اي از امت من، كه اين عمل را انجام دهد، مگر اينكه منادي از آسمان ندا كند: اي بنده خدا عملت را از سر بگير كه توبه تو مقبول است وگناه تو آمرزيده، و فرشته ديگر صدا كند از زير عرش، اي بنده مبارك باد بر تو و اهل تو و ذريه تو، و ديگري صدا كند دشمنان تو از تو راضي خواهند شد در روز قيامت . وديگري صدا كند كه اي بنده ما با ايمان مي ميري و دين از تو گرفته نخواهد شد و قبر تو گشاده و منور خواهد شد. و ديگري صدا كند كه اي بنده پدر و مادر تو از تو خشنود خواهند شد، اگر چه غضبناك بوده باشند در وسعت روزي خواهي بود. حضرت جبرئيل ـ عليه السّلام ـ ندا مي كند: من وقت مرگت با ملك الموت مي آيم و مهرباني مي كنم به تو. صدمه نمي زند به تو اثر مرگ و خارج مي شود روح تو از بدنت به آساني.
عرض كردند : يا رسول الله ! اگر كسي اين عمل را در غير ذي القعده بجا آورد ، چطور مي شود ؟ فرمود: همان طور است كه وصف كردم و فرمودند : اين كلمات را جبرئيل در معراج به من ياد داد.[2]
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . مكارم الاخلاق، ص 328.
[2] . رساله لقاء الله، ميرزا ملكي تبريزي، ص 81

نوشته شده در پنج شنبه 10 فروردين 1391برچسب:,ساعت 14:39 توسط علي قاسمي| |


Power By: LoxBlog.Com